سلام
اول بزار یه چیزی رو بگم : از عزیزانی که می خوان این مطلب رو بخونن می خوام قبلش مطلب قبلی یعنی ( با خدا حال نمیکنم 1) رو بخونن بعدش بیان و اینو بخونن .
امروز اومدم یه کم در مورد اون حدیث حرف بزنم و مطلب قبلی رو کامل کنم .
دوست عزیز میدونی اون حدیث قدسی چی میگه :
خدای متعال به حضرت داود فرمود :
" ای داود ، اگر روی گردانان از من چگونگی انتظارم برای آنان ، مدارایم با آنان و اشتیاق مرا به ترک معصیت هایشان می دانستند ، بدون شک از شوق آمدن به سوی من می مردند و بند بند وجودشان از محبت من از هم می گسست . "
بخواهیم به زبانی ساده ترجمه ش کنیم یعنی اینکه رفیق کافرا اگه بدونن خدا چقدر دوستشون داره از شوق دونستنش میمیرند و پودر میشن .
حالا من و تو چی ؟ اگه باور کنیم خدا چقدر دوستمون داره بیچاره ی عشقش میشیم مانند شهید چمران از درد عشق خواهیم سوخت .
علامه طباطبایی که به این درجه رسیده بود یه روزی میخواست سیبی بخورد – قبل از خوردن سیب را خوب نگاه کرد و شروع کرد به گرییدن – پرسیدن اقا چی شده که شما اینقدر متاثرید.
ایشان فرمودند دارم به این نعمت کوچک و در عین حال زیبای خدا مینگرم – دارم فکر میکنم خدا نعماتش رو این قدر قشنگ و زیبا برا انسان افریده بعد آدمی میرم گناه میکنه اخه به چه دلیل .
راستی میدونی خدا به داود یه حرف دیگه هم زده :
به بنده هام بگو من شیطون رو به خاطر توی آدم از درگاهم روندم و اون موقع تو میری با اون رفیق میشی –
بابا تو دیگه کی هستی ؟ چه بنده ی ناسپاسی .
برای امرزو هم بسه – فقط یه سوال : به نظر شما خدا دوست داره با کدوم اسمش صداش بزنیم – با کدوم بیشتر حال میکنه ؟ اینو تو قسمت نظرات بگین ایشاالله فردا یا پس فردا با یه پست در این مورد جواب همه رو میدم .(البته اگه خواستی تقلب کنی دعای جوشن کبیر هم هست )
پس تو نظرات نظر همه همراهان همیشگی وبلاگ رو حتما ببینم .
یالطیف
Design By : Pars Skin |